چرا حسادت می کنیم؟

حسد هر جا که آتش بر فروزد / هم اول صاحب خود را بسوزد

همه انسانها در طول زندگی خود ممکن است به افرادی حسادت کنند. که حسی کاملا طبیعی است. اما در بعضی افراد هنگامی که حس حسادت شدت پیدا می کند آزاردهنده می شود و به نوعی تنفر و کینه جویی تبدیل می شود.

روانشناسان باور دارند حسادت یک احساس مطلق نیست بلکه مخلوطی از احساس های دیگر است مانند خشم، شکست، رنجش، نا امنی و ترس که فرد حسود احساس می کند آنچه که دارد کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد.

حسود بودن، ژنتیکی نیست بلکه آموختنی است. شخصیت حسود به مرور زمان و در اثر تجربیاتی که در زندگی به دست می‌آورد شکل می‌گیرد. اگر فردی در خانواده یا محیطی بزرگ شود‌ که انجام خواسته‌های دیگران را مهم‌تر از خواسته های خود بداند. درآنموقع حس حسادت در آن قوی می شود و فکرش مشغول مقایسه خود با دیگران است که به مرور زمان تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران پیدا نمی کند.

در حسادت مشکل نداشته‌های دیگران نیست، بلکه داشته‌هایی است که دیگران دارند و فرد حسود ندارد و تا زمانی که درگیر این نوع اندیشه ها است هرگز احساس راحتی خیال و خوشبختی نخواهد کرد.

یک ضرب المثل است که می گوید: «حسود هرگز نیاسود» یعنی آدم حسود هرگز آرامش نخواهد داشت و همیشه در رنج و حسادت و بغض بسر خواهد برد. در آتش حسد خود می سوزد و لحظه ای آسایش خاطر ندارد. حسادت تبدیل به ناتوانی و احساس کمبود در آن می شود و او را دچار حقارت می کند.

یکی از ریشه های پیدایش حسادت، تبعیض در مهرورزی میان فرزندان است. والدینی که بدون توجه، یکی از فرزندان را بیش از دیگری مهر و نوازش می کنند و دیگری را از عواطف خود محروم می سازند، دانسته و ندانسته به حسدورزی میان فرزندانشان کمک می کنند که در بزرگی مشکلات احساسی و روحی خواهد داشت.

در الگوى حسادت، معمولا ناامنی و نوعى ترس وجود دارد، فرد حسود از شادی دیگران احساس نارضایتی می کند. این احساس منفی روابط او را با دیگران دچار اختلال می کند. گاهی هم احساس می کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت به وى به خطر انداخته است. برای مثال:

وقتی مردی به خاطر صحبت گرم همسرش با یک دوست قدیمی احساس حسادت کند ممکن است کنترل حالت روحی اش را از دست بدهد. احساس ناامنی کند. یا با بی اعتنایی و انتقاد از دوست قدیمی، او را از صحنه بیرون کند تا موقعیت خود را مستحکم سازد.

یا زنی متوجه می شود که همکار شوهرش یک زن جذاب است. آن زن ممکن است دچار حسادت شدید شود و رفتار های آزاردهنده از خود نشان بدهد. چنین واکنشهایی می تواند آسیب سختی بروی رابطه زناشویی آنها وارد کند و باعث شود که هر دو نفر در رابطه احساس بی ثباتی کنند و مدام در حال نگرانی و اختلاف بسر برند.

شخص حسود معمولا از مشکل خود با خبر است، و دائما در میان دو حس مقصر دانستن خود و توجیه رفتارش سرگردان است. در درازمدت ممکن است به حس تنفر و بیزاری از خود برسد و منزوی شده و با احساس ضعف با دیگران برخورد کند.

سعدی در بیتی می گوید: حسد هر جا که آتش بر فروزد / هم اول صاحب خود را بسوزد.

آدم حسود همیشه در آتش حسد خود می سوزد و لحظه ای آسایش خاطر ندارد.

برای رهایی از احساس حسادت باید نحوه تفکر و نگرش خود را درباره موارد حسادت برانگیز تغییر دهید. بدانید که حسادت آرامش و آسایش را از شما می گیرد و موجب آزار شما می شود.

به خودتان تلقین کنید که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نکنید و بیشتر به نقاط مثبت خود توجه کنید تا افکار حسادت آمیز از فکرتان بیرون برود. سعی کنید توانایی های خود را بشناسید و آنها را تقویت کنید. هر چقدر توانایی‌های خود را تقویت کنید و در مسیر آنها حرکت کنید به دیگران حسادت نخواهید کرد.

برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید. وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند. به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، اما هنوز از بیشتر مردمی که اطرافتان هستند خوشبخت ترید.

داشتن نگاه واقع بینانه به زندگی و نیازها، و احساس همدلی با دیگران، ظرفیت روانی شما را برای شاد زیستن افزایش می دهد.

دکتر مهرنگ خزاعی – روانشناس بالینی

25 دیدگاه در “چرا حسادت می کنیم؟

پاسخی بگذارید